بروزترین و برترین محتواها را از ما بخواهید...

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «مهدی شفیعی ورزنه» ثبت شده است

یادگیری تحولی؛ تحولی در یادگیری

با وجودی که امروزه حرکت جوامع از صنعتی به فراصنعتی و تغییر نیازهای بشری باعث افزایش سرعت تغییر در شیوه های آموزشی شده است و با وجود شیوه های متنوع آموزشی، هنوز به نیازهای آموزشی بشر در این حوزه پاسخ کافی داده نشده است و هر روز نیازمند آزمایش شیوه هایی نوین در این حوزه هستیم. در اینجا، یکی از شیوه های جذاب آموزشی با عنوان نظریه یادگیری تحولی را بررسی می کنیم که در سیستم آموزشی ما کمتر بدان پرداخته شده است. ما ضمن معرفی این نظریه، معنا و مفهوم یادگیری در آن، به تبیین ابعاد یادگیری به این سبک ،معرفی و گام های لازم برای تبدیل شدن معلمان به معلمانی تحولی ارائه خواهیم کرد.

علاقمندان جهت مطالعه ی بیشتر و آشنایی کامل تر با این نظریه، بصورت تخصّصی، می توانند کتاب "یادگیری تحولی؛ مبانی، اصول و راهکارها" نوشته ی آقای "مهدی شفیعی ورزنه" را بخوانند.

نظریه یادگیری تحولی و معنا و مفهوم یادگیری در آن:

مطالعه یادگیری تحولی با کار جک مزایرو (۱۹۸۱ ۱۹۹۴ و ۱۹۹۷ آغاز شد. یادگیری تحولی به عنوان نوعی از یادگیری تعریف شده است که نسبت به سایر روش های یادگیری سبب تغییرات بیشتری در یادگیرندگان می شود. به ویژه تجارب یادگیری که در شکل دادن به یادگیرنده و تولید تأثیر قابل توجهی دارند یا پارادایم تغییر که تجارب پیشین یادگیرنده را تحت تأثیر قرار می دهند (کوپر، ۲۰۰۲). مزایرو (۲۰۰۳) معتقد است آموزش موفق آن است که در بردارنده فعالیت ها و نتایجی فراتر از انتقال صرف محتوا و مهارت باشد؛ چرا که هدف نهایی آموزش خوب، ایجاد استقلال در یادگیری، خودگردانی و خودانگیزشی فراگیرندگان به گونه ای است که آنان را قادر به نقد و مدیریت فعالیتهای خود کند. از این رو در حالی که بسیاری از شیوه های آموزشی یادگیری بر آموزش تبادلی انتقال دانش از معلم به دانش آموز تأکید دارند آموزش مبتنی بر یادگیری تحولی بر پرسش و پاسخ، تفکر انتقادی، رشد تفکر سطح بالا و مهارتهای ارتباطی تأکید دارد. در این رویکرد، دانش آموزان باید محدودیت های دانش و مهارتهای فعلی خود را تشخیص دهند و فرصت کافی برای آزمایش و اعمال مهارت ها و دیدگاه های جدید خود داشته باشند(مینتز،2013:1).

نظریه یادگیری تحولی توضیح می دهد که یادگیرندگان بزرگسال چگونه فهم یا معنای خود از تجربیاتشان را می سازند و اجتماع و سایر ساختارها چگونه بر مسیر شکل گیری آن تجارب تأثیر می گذارند.(کریستی و همکاران، ۲۰۱۵ : ۱۰) این یک نظریه یادگیری مختص دانش آموزان بزرگسال (دبیرستانی) انتزاعی آرمانی و مبتنی بر ماهیت ارتباطات انسانی است و تا حد زیادی بخشی از یک فرایند رشدی است که بیشتر به عنوان فرایند استفاده از درک مبتنی بر فهم و تجربیات قبلی فرد در نظر گرفته شده و در پی تفسیری جدید از یک تجربه به منظور هدایت فعالیت های آتی است.(مزایرو، 162:1996)
جک مزایرو نظریهٔ خود را بر این فرض بنا می کند که هرکس در ذهن خود، تصویری از واقعیت دارد که محصول منابع اجتماعی و فرهنگی است. او اسم این تصویر را "دیدگاه" میگذارد که هر گاه با تجربه ها هماهنگ نباشد، دگرگون می شود. در این حالت شخص به تجربه هایش می اندیشد و طرحی جدید برای زندگی می ریزد. به این ناهماهنگی و نبود توازن، "بحران حیات" می گویند. نتیجهٔ این بحران و طراحی جدید برای زندگی، یادگیری موقت و یادگیری جدید است.(تایلور، 37:1997)

ابعاد یادگیری تحولی:

ادبیات یادگیری تحولی در چهار حوزه قابل بررسی است.

1.نظریه های یادگیری تحولی؛

2.نقش شرکت کنندگان از جمله دانش آموزان و معلمان در برنامه های یادگیری تحولی؛

3.محتوای درس، محیط و فعالیت های آموزشی آنان که با یادگیری تحولی در ارتباط است؛

4.چالشهای پیش روی معلمانی که مواد آموزشی یادگیری تحولی را ارائه می کنند.(کوپر ،۲۰۰۲)

یکی از مباحث مطرح در حوزه نظریه های یادگیری تحولی، تأکید بر تفکر تأملی در پیشرفت تحصیلی دانش آموزان است. اگر چه این مبحث را در ابتدا دیویی مطرح کرد، اما جک مزایر و از جمله تأثیر گذارترین افراد در این زمینه است. وی چهارچوبی مفهومی کاربردی و مستدل برای ارزیابی این مفهوم ابداع و فعالیت تأملی را از فعالیت غیر تأملی جدا کرد. از نظر وی، هر آگاهی از افکار و احساسات تأملی نیست. وی دو نوع فعالیت را از هم جدا کرد: بدون تأمل که نوعی عمل عادی است، مثل تایپ کردن و رانندگی کردن و عمل متفکرانه که شامل: مروری انتخابی از یادگیری قبلی تا ارزیابی تعمدی از آن است. او برای تفکر تأملی چهار زیر مجموعه در نظر گرفته است.

*عمل عادتی. که یک فعالیت خودکار و همیشگی است و با هشیاری کمی رخ می دهد.
*فهمیدن. که در آن، فرد از دانش موجود استفاده میکند تا جایی که دانش از خلال طرحواره ها و دیدگاههای معنی دار موجود شکل می گیرد و خلاقیتی در تفکر رخ نمی دهد.
*تأمل. که عبارت است از توجه همراه با دقت مداوم و فعال در مورد هر عقیده ای که مطرح می شود و جست وجوی بهترین دیدگاه.
*تأمل انتقادی. به عنوان سطح بالاتری از تفکر تأملی که شامل آگاهی از این مسائل که چرا مسائل را درک کنیم و از چه طریقی احساس و عمل می کنیم.

گامهای ۹ گانه به سمت تبدیل شدن به معلم تحولی:
گام اول:
به یاد داشته شما دوست یا درمانگر دانش اموزان نیستید بلکه راهنمایی تفسیر گر، تسهیل کننده و تعیین کننده ی منابع آموزشی هستید.

گام دوم:
ذهن دانش آموزانتان را نسبت به اهداف و انتظارات مدرسه و دانشگاه روشن سازید، به گونه ای که آنها بفهمند اهداف و انتظارات هر دوره تحصیلی نسبت به اهداف و انتظارات دورۀ دیگر متفاوت است.
گام سوم:
دانش آموزان را آگاه سازید که بازخوردهای چالش انگیزی دریافت خواهند کرد. بسیاری از دانش آموزان با وجودی که بسیار خوب عمل می کنند کمترین بازخورد انتقادی یا ساختارگرایانه را دریافت می کنند. در تلاش برای پرورش اعتماد به نفس دانش آموزان، بسیاری از معلمان تنها بازخورد مثبت می دهند. اجازه دهید دانش اموزان با بازخوردهای منفی نیز روبه رو شوند.
گام چهارم:
اهداف برنامه های درسی و روش خود را شرح دهید. این شک و تردید وجود دارد که دانش آموزان شما عمیقاً به این موضوع فکر کنند که ما چرا موضوعاتی مانند: بیولوژی و علوم سیاسی را مطالعه می می کنیم و یا اینکه چگونه از این علوم استفاده می کنیم. توضیح اهداف، روش و مواد آموزشی، زمینه ی ذهنی دانش آموزان را برای پذیرش مفاهیم، آماده تر می سازد.

گام پنجم:
هوش آزاد را پرورش دهید. به منور موفقیت سیستم آموزشی تحول، باید محیطی برای دانش آموزان فراهم شود که در آن احساس امنیت و آرامش داشته باشند و بدون احساس خجالت اشتباه کنند. آزادانه دیدگاه های ناشناخته را امتحان و فرضیه های تخیلی را بررسی کنند.
گام ششم:
به دانش آموزان فرصت بدهید که در مرحله یادگیری واکنش نشان دهند. برای مثال از آنها بخواهید پاسخ سؤالات را ارزیابی کنند یا شاخص های مورد استفاده در تجزیه و تحلیل مدارک را شرح دهند یا فرایندهایی را که برای حل مشکلات استفاده کرده اند را توضیح دهند.
گام هفتم:
موقعیتی را برای دانش اموزان ایجاد کنید که با روش های پیچیده تری فکر کنند. دانش اموزان نیاز دارند از محدودیت های مهارتی، دانشی و فرضیات خود مطلع شوند. آنها را با مشکلات چالش برانگیز مواجه کنید و تفاسیر و دیدگاه های جایگزین را پیش پای انها بگذارید. از آنها بخواهید درباره ی یک مبحث، تئوری یا الگو انتقاد و یا از آن جانبداری کنند.از آنها بخواهید با دوستان خود که نظرات مخالف دارند وارد بحث شوند. عادت های فکری آن ها را با وادار کردنشان به دفاع از دیدگاه خود به چالش بکشید.

گام هشتم:
از دانش آموزان بخواهید با دلیل و برهان صحبت و از روش حل مسأله استفاده کنند. از آنها بخواهید در بحث ها و عکس العمل ها شرکت کنند.

گام نهم:
به دانش آموزان تکالیف مفهومی بدهید. مطالعات موردی را که شامل مشکلات و اطلاعات زندگی واقعی است در اختیار آن ها قرار دهید. از آنها بخواهید در پروژه هایی که از اهمیت زیادی برخوردارند شرکت کنند.برای مثال، در ساخت دایره المعارف، فهرست لغات و یا موزه ی مجازی به آنها کمک کنید. درباره ی بخشی از درس خود تحقیق معتبری ارائه دهید و از آنها بخواهید در تحقیق، بررسی و یادگیری عملی شرکت و از مدارکی که برای روش شما مناسب است استفاده کنند.(مینتز،2:2013)

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
مهدی شفیعی-تکنولوژیست آموزشی

یادگیری ترکیبی

یادگیری ترکیبی چیست؟

با ظهور تکنولوژی آموزشی، مدارس روش‌های آموزشی را اتخاذ کرده‌اند که از محیط کلاسی معمولی متفاوت است. آموزش از راه دور در مقیاس جهانی در حال استفاده است و بسیاری از مؤسسات آموزشی شروع به پیاده سازی مدل های یادگیری ترکیبی کرده اند.

با این حال، یادگیری ترکیبی چیزی بیش از انداختن نیمی از برنامه درسی شما در یک کلاس مجازی است. در عوض، این یک رویکرد جامع برای ترکیب بهترین بخش های یادگیری حضوری و آنلاین برای ایجاد تجربه یادگیری ایده آل است.

 

یادگیری ترکیبی یک مدل آموزشی است که در آن برخی از دانش آموزان به صورت حضوری در کلاس شرکت می کنند، در حالی که برخی دیگر به صورت مجازی از خانه به کلاس می پیوندند. مربیان به طور همزمان با استفاده از ابزارهایی مانند سخت افزار و نرم افزار کنفرانس ویدئویی به دانش آموزان از راه دور و حضوری آموزش می دهند. در برخی موارد، کلاس‌های ترکیبی شامل عناصر یادگیری ناهمزمان، مانند تمرین‌های آنلاین و آموزش ویدیویی از پیش ضبط‌ شده، برای پشتیبانی از جلسات کلاس رو در رو هستند. هنگامی که به خوبی برنامه ریزی می شود، دوره های ترکیبی بهترین جنبه های یادگیری حضوری و آنلاین را ترکیب می کنند و در عین حال آموزش را برای بسیاری از دانش آموزان قابل دسترس تر می کنند.

 

 Hybrid Learning در مقابل Blended Learning

دو مفهوم فوق اغلب می توانند با یکدیگر اشتباه گرفته شوند و هر دو حاوی بسیاری از عناصر آموزشی مشابه هستند. با این حال، هر دو شامل دو مدل یادگیری مجزا هستند.

Blended Learning آموزش حضوری را با روش‌های یادگیری ناهمزمان ترکیب می‌کند، جایی که دانش‌آموزان روی تمرین‌های آنلاین کار می‌کنند و فیلم‌های آموزشی را در زمان خود تماشا می‌کنند. بعبارت دیگر، در یک محیط Blended Learning ، یادگیری آنلاین به منظور تکمیل کلاس حضوری است. منابع اضافی مانند ویدیوها، مقالات، پادکست‌ها و موارد دیگر به منظور ارتقای کلاس‌های حضوری و ایجاد یک تجربه یادگیری غنی است.

برای مثال: 

قبل از شرکت در یک سمینار در مورد مشارکت در مکالمات دشوار، از زبان آموزان خواسته می شود که ویدیویی در مورد زبان بدن مشاهده کنند.

 

Hybrid Learning یک روش آموزشی است که در آن معلمان به طور همزمان به دانش آموزان حضوری و از راه دور آموزش می دهند و یک رویکرد آموزشی است که در آن برخی افراد به صورت حضوری و برخی به صورت آنلاین شرکت می کنند. مربیان و تسهیلگران به طور همزمان با استفاده از فناوری مانند ویدئو کنفرانس به یادگیرندگان از راه دور و حضوری آموزش می دهند.

برای مثال:

در کنفرانس سالانه، تقریباً 80 درصد از ثبت‌نام‌کنندگان، سخنران کلیدی را از روی صندلی‌های جلوی صحنه در سالن هتل تماشا می‌کنند، در حالی که سایرین، سخنان او را از طریق پخش زنده دریافت می‌کنند.

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
مهدی شفیعی-تکنولوژیست آموزشی